سوالها وارد فاز جدیدی شده بود. از مدل حکومت سوریه گرفته تا دین بشار اسد و حتی دلایل حمله داعش به این کشور و نوع و مدل حضور کشور ما در ماجرای جنگ؛ همه را پرسیده بودیم.
ابوعلی هم در مسیر با آرامش، با حوصله و البته محبت به سوالات ما پاسخ میداد. از حکومت سوریه گفت: حکومت سوریه سکولاریست است و همه ادیان در آن آزادند. در قانون این کشور هیچ دینی به عنوان دین رسمی نیامده است. مثلا ما در منطقهای هم مسجد داریم و در کنارش کلیسا هم وجود دارد. در حال حاضر آمار درستی از میزان وجود مسلمانان و دیگر ادیان در دست نیست ولی قبل از جنگ آمار مشخص تری وجود داشت و تقریبا بیش از ۸۰ درصد از مردم سوریه مسلمان و از این درصد حدود ۱۵ درصد را شیعیان تشکیل میدادند.
وقتی در مورد دین خود رییس جمهور سوریه پرسیدم گفت: «با اینکه سوریه حکومت سکولاری دارد، اما میگویند که بشار اسد از علویون است. اما به دلیل قوانین و مواردی که در حزب بعث وجود دارد این مورد رسمی و رسانهای نمیشه.»
بعد در مورد سوریه قبل از جنگ گفت: «سوریه تا قبلاز جنگ و در دورهای چهارمین کشور امن دنیا محسوب میشد؛ کشوری که توش ی، جنایت، جرم و کشتار در پایینترین سطح ممکن وجود داشته و از طرفی توریست پذیری بالایی داشت.»
درصد تعجبام کمکم داشت بالا میرفت. وسط صحبتهایش پرسیدم: «خوب با این مواردی که گفتین چرا پس اینجا جنگ شد؟»
ابوعلی با لبخند گفت: «این مواردی که گفتم دلیل نمیشه که بگم مردم هیچ مشکلی نداشتن! مشکلات اقتصادی و اجتماعی با تحریک خارجیها شروع و بهانهای برای این جنگ بود.»
گروههای مخالف حاکمیت از اول صرفا برای مشکلات اقتصادی و اجتماعی که داشتند شروع به اعتراض کردند. بعد این اعتراضها افزایش پیدا کرد و توسط دشمنان خارجی حکومت مسلح شدند. تقریبا همه این گروهها در یک هدف مشترک بودن، مخالفت با حکومت بشار.
هماهنگی و همزبانی جبهه النصره، ارتش آزادی بخش، جیشالاسلام و دیگر گروههای مبارزه علیه دولت و همزمانی حضور داعش همه و همه دست به دست هم داد و آتش جنگ را در سوریه روشن و شعلهور کرد.
البته بعدها برخی از این گروهها با داعش به مشکل خوردند کما اینکه برخی از اینها مثل جیشالمجاهدین از ابتدا هم با حضور داعش در کشورشان مخالفت داشتند. یکی از بچهها پرسید: یعنی در زمانهایی برخی از همین گروهها با داعش هم مبارزه مسلحانه داشتند؟
ابوعلی جواب داد دقیقا.
بعد در مورد ماجرای حکومت داعش و وضعیت امروز پرسیدیم، چرا با اینکه داعش نابود شده هنوز ما شهید داریم؟
ابو علی گفت: «خوب ببینید بچهها حکومت داعش عملا تموم شد. ولی اینکه خود داعش تموم شده باشه، نه. حکومت داشتن دقیقا مثل اینه که برای خودشون قانون داشتن، حکم اجرا میکردند، قضاوت میکردن و حتی فرماندار و. منصوب میکردند.
اما الان و بعد از ماجرای بوکمال که سردار سلیمانی اعلام کرد؛ حکومت داعش تمام شد؛ دقیقا اونها دیگه حکومت ندارن. الان یه تعداد کمیشون توی سوریه ان. یه بخشی اردن و ترکیه و یه بخشی هم به افعانستان رفتن. نیروهای مخالف حکومت مثل النصره و بقیهشون هم در حال حاضر طبق مذاکراتی که شده؛ توی استان اِدلِب جمع شدن.»
ابوعلی بعد از اینکه اینها را گفت از شیشه ماشین اشاره به بیرون کرد و گفت: اینجا به اصطاح ریف دمشقِ(چیزی شبیه اطراف و حاشیه). بعد به قسمت چپ جاده اشاره کرد و گفت: «این حاجز ورودی زینبیه است. که انشالله فردا میایم برای زیارت.»
پرسیدم: «حاجز همون سیطره است؟ همون که توی عراق و تو هر مسیر منتهی به حرم هست؟»
ابوعلی گفت: «اینجا به ایستگاههای بازرسی حاجز میگن، ضمن اینکه کار کردش کمی مفصل تر از اون سیطرهها توی عراقِ»
درباره این سایت